تا چندی پیش سینمای تونس در طرح برخی از پرسش‌های سرنوشت‌ساز یا حساس پیشگام بود و تلاش می‌کرد تا از نگاه‌های مربوط به مصرف‌گرایی فاصله بگیرد و برای ارتقای آگاهی جمعی تلاش کند. سینمای تونس موفق شد که با همه تناقض‌هایی که وجود دارد، توجهات مردم را به این سو جلب کند و احترام منتقدان و تماشاچیان را به یک اندازه به دست آورد، اما طولی نکشید که در عصر کنونی، طعم شکست را چشید تا اینکه اسیر بحران‌های متعدد شد. این سینما با دشواری‌های زیادی در تحمیل روشی متمایز در حوزه نگارش سناریو و پرداخت نمایشی اثرگذار به موضوع و همچنین ایجاد داستان‌های اصیل نوآورانه مواجه است.

احمد القاسمی

۱.    سینما تماشاگران خود را با همان چیزی که درد است، درمان می‌کند
سینما عرصه‌ای برای کشمکش بین نگاه‌های مختلف باقی خواهد ماند. در نزد فرهیختگان، سینما یک گفتمان زیبایی شناسانه است که به هنرمند این امکان را می‌دهد که دیدگاه‌هایش را بیان کند. برای کشورهای پیشرفته، سینما ابزاری برای تحمیل سلطه فرهنگی بر دیگران و بسط هیمنه تحمیل نگاه‌های خود است. سرمایه‌گذار به سینما به چشم فرصتی برای سرمایه‌گذاری در حوزه سرگرمی‌ می‌نگرد تا از آن سود چشمگیری به دست آورد. اما در کشورهای در حال رشد، سینما یک معادله سرکش و "دردسر" است و در عین حال، دیواری است که در برابر تهاجم فرهنگی‌ می‌ایستد و در بنیانگذاری فرهنگ ملی به ایفای نقش‌ می‌پردازد. سینما هویت شهروندان را تثبیت‌ می‌کند و بالیدن و تعلق ایشان به وابستگی‌هایشان را تقویت‌ می‌کند. این عرصه، به دلیل فراوانی دست‌اندرکاران آن، یک هنر پرهزینه و یک سرمایه ‌گذاری "شکست خورده" است. اگر از منطق جستجوی بازگشت مستقیم سرمایه بدان بنگریم به صورت خلاصه‌ می‌توان گفت که سینما یک "شر" است که گریزی از آن نیست.
تا چندی پیش سینمای تونس در طرح برخی از پرسش‌های سرنوشت‌ساز یا حساس پیشگام بود و تلاش می‌کرد تا از نگاه‌های مربوط به مصرف‌گرایی فاصله بگیرد و برای ارتقای آگاهی جمعی تلاش کند. سینمای تونس موفق شد که با همه تناقض‌هایی که وجود دارد، توجهات مردم را به این سو جلب کند و احترام منتقدان و تماشاچیان را به یک اندازه به دست آورد، اما طولی نکشید که در عصر کنونی، طعم شکست را چشید تا اینکه اسیر بحران‌های متعدد شد. این سینما با دشواری‌های زیادی در تحمیل روشی متمایز در حوزه نگارش سناریو و پرداخت نمایشی اثرگذار به موضوع و همچنین ایجاد داستان‌های اصیل نوآورانه مواجه است.
مشکل دیگر سینمای تونس، سستی در مقابله با چالش تنگنای بازارهای داخلی و ناتوانی در تحمیل خود بر بازارهای خارجی است. به همین دلیل با حمایت‌های داخلی که وزارت فرهنگ مسئولیت آن را بر عهده دارد و یا کمک‌های مالی خارجی که از سوی سازمان‌ها و صندوق‌های عموماً اروپایی ارائه می‌شود و در واقع با کمک دیگران سرپا است و اصل موضوع در همین جاست که چگونه می‌توان اصل بیماری را درمان کرد و چگونه این سینما به نیابت از سلطه‌گر و مهاجم به فرهنگ ما می‌تواند دیواری را بسازد که در برابر حملات فرهنگی مقاومت کند و در ایجاد یک فرهنگ ملی‌گرا ایفای نقش کند؟
۲.    تأثیر سرمایه‌گذاری خارجی بر هویت فیلم
میانگین هزینه ساخت یک فیلم در تونس امروز به حدود ۵۰۰ هزار دلار می‌رسد و حکومت تونس به منظور تشویق به تولید سینمایی، پس از کسب مجوز از کمیته‌های حمایتی، حداکثر تا ۱۸۰ هزار دلار کمک می‌کند که این میزان از ۳۵% از کل بودجه فیلم‌های بلند فراتر نمی‌رود و باقیمانده مبلغ باید توسط تهیه کننده تامین شود. در موارد بسیاری شاهد هستیم که تهیه‌کنندگان، گمشده خود را در حمایت‌های غرب به طور کلی و فرانسه به طور خاص‌ می‌یابند، امری که تحت برخی عناوین جذاب مانند "توسعه سینمای جنوب و کمک به آن" یا "حمایت از مبارزات زن" یا "یاری اندیشه‌های آزاد تا رسیدن به صفحات نمایش" صورت می‌گیرد.
بروز این امر را در اقدام سرمایه‌گذاران خارجی به پرداخت حقوق تکنسین‌های متخصصی که آنها را در اختیار کارگردانان قرار می‌دهند و یا در پرداخت بخشی از هزینه تولید که در خاک آنان انجام‌ می‌شود،‌ می‌بینیم. بنابراین این حمایت‌ها به صورت نقدینگی در اختیار تهیه کننده قرار نمی‌گیرد تا به هر شکلی که‌ می‌خواهد از آن بهره ببرد، بلکه به صورت اقساطی به او پرداخت می‌شود تا آن را برای حمایت از تولید سینمایی داخلی و ایجاد فرصت‌های کاری برای دست اندرکاران حرفه‌ای مورد استفاده قرار دهد.
از جمله تبعات این حمایت‌ها این است که فیلم، وقتی بیش از ۵۰% از حمایت‌های خارجی بهره ببرد، هویت تونسی خود را در سطح مالکیت فکری از دست می‌دهد. بنابراین حکومت تونس از فیلم‌هایی پشتیبانی‌ می‌کند که سرنوشتشان را در اختیار ندارد و تنها می‌تواند پس از خرید حقوق پخش، آن را منتشر کند. ضمن اینکه در برنامه‌های جهانی نیز به نام تونس شرکت داده نمی‌شوند. به عنوان مثال جالب است که فیلم "سکوت قصرها" جز با اغماض به سینمای تونس منسوب نمی‌شود، اما اگر بخواهیم با نگاه قانونی از آن سخن بگوئیم، باید بیان داریم که این فیلم یک تولید فرانسوی است در حالی که با توجه به اختلاف گسترده بین سطح دستمزدها و تفاوت هزینه خدمات در دو کشور، اثرگذاری همکاری خارجی بسیار کمتر از اثرگذاری حمایت‌های مالی داخلی بود.
۳.    تأمین مالی خارجی و تحریف چشم‌انداز قبول
پنهان نمی‌کنیم که این حمایت‌ها تا حدی به پیشبرد تولید سینمایی و رشد آن کمک کرد و فیلم‌هایی مانند "حلقه گمشده کبوتر" اثر ناصر خمیر و "ورق‌هایی از طلا" اثر نوری بوزید و یا "سلطان شهر" به کارگردانی منصف ذویب نمونه‌هایی از اثرگذار بودن این حمایت‌ها هستند. همچنین کارگردانان تاکید کردند که برخی طرف‌های سرمایه‌گذار، نگاه مشخصی را به تولیدکنندگان دیکته‌ نمی‌کنند و آزادی بیان آنها را محدود نمی‌گردانند. این البته در ظاهر سخن حق و در باطن کلام باطلی است، زیرا تجربه نشان داده است که این حمایت‌ها مشکلات جدیدی را ایجاد می‌کنند که عمیقاً بر محتوای این فیلم‌ها و انتخاب‌های زیبایی‌شناسانه آنها تاثیر می‌گذارند و این که همه آن ارزش‌های زیبا مانند احترام به آزادی بیان و پشتیبانی از سینماهای در حال رشد، عناوین براق و فریبنده‌ای بیش نیستند.
طبیعی است که این کشورها تا زمانی که سناریوی فیلم‌های مورد نظر را نخوانند از آنها حمایت نمی‌کنند و تنها برخی از آنها را بر می‌گزیند که با سیاست‌هایشان همخوانی داشته باشند و با تصویر کلیشه‌ای از جوامع عربی و کشورهای جنوب صحرای آفریقا منطبق باشد. با بازگشت به فیلم‌هایی که توسط اروپایی‌ها حمایت می‌شود، این همراهی بین طرح‌های نوآورانه و توقعات طرف‌های سرمایه‌گذار یا حامی، کاملاً بروز پیدا می‌کند. این سرمایه گذاران، تونس را قربانی فرهنگ‌های عقب مانده و مبتنی بر خشونت و ظالم و مردم این کشور را فاقد تعادل روانی و اجتماعی معرفی می‌کنند.
در این نگاه، کودکان، آواره و قربانی خشونت و زنان از بهره‌برداری از بدنشان محروم هستند و سرکوب شده و تحت سلطه جامعه مردانه و در معرض خشونت زناشویی قرار دارند. جامعه در این فیلم‌ها به صورت فولکلور ترسیم‌ می‌شود که عقب‌ماندگی و دست و پا زدن در جهان جرم و مواد مخدر ویژگی برجسته آنها است، اما اقلیت‌ها مظلوم هستند و در یک جامعه غیر روادار که به سختی دیگران را می‌پذیرد، گرفتار هستند و همچنین از هراس همجنسگرایی رنج می‌برند. درست است که خلاقیت در مهم‌ترین تعاریف خود، هماهنگی زندگی افراد یا جوامع را در لایه‌های سطحی می‌کاود تا در جستجوی اصلاح کژی‌ها و ناراستی‌ها در لایه‌های عمیقی که مسکوت مانده است برآید، اما سینمای تونس امروز بیش از حد به این کاوش می‌پردازد تا این ناراستی‌ها به خودزنی مخرب و سوء استفاده از جامعه‌ای سرخورده تبدیل شود که قادر به ساختن الگوهای مثبتی که یک سینمای پیشتاز بدان چشم دارد، نیست. 
ممکن است طرف‌های سرمایه‌گذار در فرایند تولید دخالت نکنند، اما نظارت درونی که سینماگران تونسی بر متن خود اعمال‌ می‌کنند تا بتوانند این حمایت‌های خارجی را به دست آورند، به یک عنصر محدود کننده تبدیل شده است که آزادی آنها را محدود می‌کند و به صورت خودکار آنها را به همراه ساختن و نزدیک کردن متن فیلمنامه با مسائل سوق‌ می‌دهد، به طوری که با نگاه‌های صندوق‌های حمایتگر و چشم اندازهای آن‌ها همخوانی داشته باشد. بنابراین آثار آن‌ها به صورت عمیق تحت تأثیر قرار می‌گیرد و به هنری تبدیل‌ می‌شود که مقاومت خود را در برابر غربی شدن و بیگانگی اعلام، اما در عین حال این دو را در بدترین شکل خود به عنوان یک واقعیت ترسیم‌ می‌کند.
نتیجه این است که این سینمایی که‌ می‌خواستند در برابر تهاجم فرهنگی بایستد و شهروندان تونسی را در فرهنگ خود راسخ گرداند و از افتخار و بالیدن آنان به فرهنگ خود حمایت کند، اکنون به دلیل تلاش برای جذب منابع مالی، چشم‌اندازهای مورد پذیرش غرب را برآورده و انتظارات آن را محقق‌ می‌سازد و چشم‌انداز پذیرش تماشاگران تونسی که پرداخت کنندگان مالیات و صاحب اموال عمومی هستند که وزارت فرهنگ برای حمایت از فیلم‌هایشان در اختیارشان قرار می‌دهد را نادیده گرفته‌اند.
۴.    سینمای تألیفی: از جستجوی رویکردهای زیباشناسی ابتکاری تا ارضای خودشیفتگی‌های متورم 
از جمله نتایج این تامین مالی و سرمایه‌گذاری خارجی، قرار گرفتن سینمای تونس در وابستگی هنری است. نخستین شکل‌گیری سینمای تونس در ایجاد یک سینمای مردمی بود که تحت کنترل دو عنصر جستجوی داستان تشویقگر و جلب مخاطب برای تثبیت حکومت بورقیبه به عنوان "بزرگترین مجاهد" و شخصیت تاثیرگذار در استقلال کشور و بانی حکومت ملی قرار داشت. بنابراین فیلم‌هایی مانند "فجر" و "چالشگر" تولید شدند. پس از آن، نسلی از سینماگران روی کار آمدند که تحت تاثیر موج نو در فرانسه قرار داشتند، همان موجی که کارگردان نوآور مسئولیت‌پذیر را مسئول کامل بعد زیبایی‌شناسی فیلم و ناظر بر تمامی مراحل ساخت آن از داستان گرفته تا سناریو و گفتگو به علاوه برش هنری و تصویر برداری و تدوین‌ می‌داند و در جستجوی آثار بدیع، قواعد قدیمی که سرمایه‌گذار برای کسب سود حداکثری تحمیل می‌کند را درمی‌نوردد. سرمایه‌گذاران، با هدف نوسازی آگاهی مخاطبان، زمینه‌های فکری خود را با تولید کنندگان فیلم به اشتراک‌ می‌گذاشتند.
پس از اشاره به برخی از آثار برجسته، در آغاز مقاله، از برخی نمونه‌ها یاد کردیم. این رویکرد سینمایی، بسیاری از امتیازات خود را از دست داد و به جایی رسید که دیگر به جای جستجوی روشهای ابتکاری برای طرح مسائل انسان‌ها در مقابله با عناصر بیگانگی و طرد ایشان، تمام توجه و همتش، به رصد عوالم باطنی کارگردان محدود می‌شد. این فیلم‌ها در ارائه رویاها و آرزوهای کارگردانان زیاده‌روی کردند تا جایی که از تمامی مسائل گروهی چشم پوشیدند. بنابراین نوآوری جای خود را به نسخه برداری تجاربی داد که می‌توان آن را در تمرکز بر زندگی بی‌خانمان‌ها و مشکلات آنها و بیان نمونه‌های شکست‌های روحی روانی ایشان بدون اقناع هنری خلاصه کرد. بیشتر فیلم‌هایی که با این مضامین تولید شدند نیز کلیشه‌ای و فاقد اعتبار هنری هستند.
۵.    سینمای مستقل نمی‌تواند جایگزین باشد
منظور ما از سینمای مستقل، آن فیلم‌هایی است که در بیرون از مؤسسات شناخته شده فیلمسازی و به دور از حمایت‌های حکومت و نظارت مستقیم آن و نیز جدا از سرمایه‌ گذاری‌های خارجی و روش‌های توزیع دارای بعد تجاری صرف، تولید می‌شوند و معمولا بر داوطلبی و اقدامات خصوصی مبتنی هستند. با نگاه‌های مختلف‌ می‌توان انواع متفاوتی از ژانرهای سینمایی مانند سرگرمی، سینما با بودجه صفر، سینمای محرمانه و انواع دیگری را در این دسته جای داد. در اینجا استقلال، تبیین کننده عشق ذاتی به سینما و یاری آزادی بیان به دور از اجبارهای تولید و پیچیدگی‌های مرتبط به ضوابط بازار مصرف و روش‌های توزیع تجاری است. به همین دلیل این سینماگران‌ نمی‌پذیرند که آن را به عنوان یک شغل برای معاش معرفی کنند و همچنین فدا کردن استقلال فکری که تجسم کننده آزادی سینماگران و مبارزه او با همه اشکال استبداد است را بر نمی‌تابند.
در تونس "دانشگاه تونسی سینماگران علاقه‌مند" پرچم حمایت از "سینمای حق" و آزاد از فشارهای انگیزه‌های مالی را برافراشت و تلاش کرد تا یک بُعد سازمانی منحصر به فرد به "مبارزه سینمایی" در جهان عرب بدهد. این دانشگاه تلاش کرد تا نسل‌های متعددی از کارگردانان نوآور را تربیت و دستاوردهای قابل توجهی را رقم بزند و تا امروز جشنواره سینمایی عربی و آفریقایی را برگزار می‌کند که یک جشنواره بین‌المللی برای فیلم‌های سرگرمی در قلیبیه است که در سال ۱۹۶۴ تأسیس شد. اما بزرگی شکاف در عرصه سینمایی تونسی، بسیار بزرگتر از آن است که پیکر نحیفش بتواند آن را پر کند، بلکه این سینما، همان است که امروز به دلیل کم‌فروغ شدن مفهوم داوطلبی و به دلیل محدودیت‌ چشم‌اندازهایی که آن را نمایندگی می‌کند، بخشی از جلوه خود را از دست داده است. در نتیجه، فرصت ارائه فیلم‌های این سینما، به جشنواره قلیبیه یا برخی از برنامه‌های کوچک و محدود سینمایی محدود مانده است.
علاوه بر آن، ورود به سینمای حرفه‌ای به انگیزه بیشتر وابستگان به سینما تبدیل شد که در این هنر توانمند هستند. از جمله این افراد می‌توان به رضا الباهی، سلمی بکار و ولید الطایع اشاره کرد که این خود به معنی شانه خالی کردن از زمینه‌های فرهنگی و فکری و تسلیم شدن در برابر آسیاب تولید مشترک و حمایت‌های مالی خارجی و کنترلگری ذاتی و وابستگی است. 
۶.    تاریکی مطلق... هیچ نوری در افق دیده نمی‌شود
شرایط سینمای تونسی و تأثیرات منفی شرایط تأمین مالی بیگانه و اجبارهایی که در آن وجود دارد، فاصله زیادی را بین مخاطبان تونسی و فیلم‌های کشورشان ایجاد کرده است. تماشاگران تونسی، خود را یک عنصر حاشیه‌ای در معادلات تولید فیلم سینمای تونس می‌دانند. به همین دلیل، بازار داخلی از رونق افتاد و از تعداد سالن‌های نمایش کاسته شد. امروز، تعداد سالن‌های سینمایی در تونس، از ۱۴ سالن فراتر نمی‌رود، در حالی که این تعداد در آغاز استقلال کشور، ۱۲۸ باب بود و حتی همین تعداد از سالن‌های سینمایی نیز در هنگام نمایش فیلم‌های داخلی، تقریبا خالی از تماشاگر است. حمایت‌های حکومت نیز کفایت نمی‌کند. قانون، تصریح دارد که اولاً مبلغ حمایت‌های مالی دولتی نباید از ۳۵% از هزینه فیلم فراتر رود و ثانیاً، همه عناصر نباید از این مبلغ استفاده کنند. 
از بخت بد سینمای تونس، نقد فیلم در این کشور کارکرد اصلی خود که همان تشخیص اشکالات در زمان مناسب و ساماندهی تجارب نوآورانه و عمیق‌تر ساختن آن با استفاده از زمینه‌های فکری و زیبایی‌شناسانه عمیق است، را از دست داده است و امروز این کارکرد در مقاله‌های کم‌بار مطبوعاتی به چشم می‌خورد که از تبیین ساختار فیلم و سازوکارهای تولید معنا در آن نیز عاجز است. در نتیجه، نقد آن نیز به شکل برداشت‌های همراه با سازندگان این سینما بیان می‌شود و به جای نقد فیلم‌ها، گاهی به مدح آنها می‌پردازند و گاهی دیگر، تولید را به دلایل درونی محدود یا ایدئولوژیک که هیچ ارتباطی به بعد هنری اثر ندارد، مورد حمله قرار می‌دهند.
اما نقد حرفه‌ای و تخصصی، فاقد یک فضای رسانه‌ای است که آن را در بر بگیرد و فضای کافی و مزد متقابل را برای آن ایجاد کند. نتیجه این وضعیت پیچیده، این است که امروز، تولید فیلم به یک فعالیت اجتماعی شبیه شده است. به این صورت که حکومت از برخی از پروژه‌ها حمایت می‌کند تا بدین وسیله، برخی از حرفه‌ای‌های این عرصه را از بیکاری خارج سازد. اما انگیزه‌های بلندی که به خاطر آنها باید این حوزه مورد حمایت قرار گیرد، به تاریخ نامشخص موکول شده است و تاریکی مطلقی بر این عرصه سایه افکنده است که هیچ نوری در افق دور این عرصه هم سوسو نمی‌کند. 

https://arabi۲۱.com/story/۱۴۲۰۱۸۲/%D۸%B۹%D۹%۸۶-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۳%D۹%۸A%D۹%۸۶%D۹%۸۵%D۸%A۷-%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%BA%D۸%B۲%D۹%۸۸-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۱%D۹%۸۳%D۸%B۱%D۹%۸A-%D۹%۸۴%D۹%۸۴%D۸%B۹%D۹%۸۲%D۹%۸۴-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۹%D۸%B۱%D۸%A۸%D۹%۸A-%D۸%AA%D۹%۸۸%D۹%۸۶%D۸%B۳-%D۹%۸۶%D۹%۸۵%D۹%۸۸%D۸%B۰%D۸%AC%D۸%A۷

کد خبر 11515

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 9 =